تبدیل خلافت الهی به امر بشری
بر اساس آیات قرآن و و روایات فریقین امامت و جانشینی پیامبر خدا امر الهی است و اعتبار خلافت با نص و تعیین مستقیم خداوند و رسولش به دست می آید اما آنچه در سقیفه اتفاق افتاد و خلیفه ی مدعی جانشینی پیامبر ، از سوی عده ای انتخاب شد و پس از آن بیعت اجباری گرفته جانشینی پیامبر امر بشری و در اختیار مسلمانان شد، چنین وانمود شد که . است که می توانند هر کس را خواستند برای این مسند انتخاب کنند.
به قدرت رسیدن بنی امیه
روی کار آمدن معاویه که از بنی امیه بود همانند حادثه عاشورا بدون سبب و مقدمات صورت نگرفت بلکه نتیجه عملکرد سه خلیفه نخست است و با حمایت های آنها تثبیت و تقریر شد. در زمان خلافت ابوبکر یزید بن ابوسفیان از جانب او به امیری لشکر شام منصوب شد و در زمان عمر بن خطاب وقتی یزید از دنیا رفت وی برادرش معاویه بن ابوسفیان را به جای او به عنوان والی منصوب کرد. وقتی عمر از دنیا رفت عثمان نیز او را بر ولایت شام ابقا کرد و همه شامات را در اختیار او قرار داد. وقتی عثمان از دنیا رفت بیست سال از ولایت معاویه بر شام می گذشت و و پس از آن ادعای خلافت کرد. عثمان بن عفان که خود از دودمان بنی امیه بود در استحکام قدرت معاویه سنگ تمام گذاشت او مناصب کلیدی را در اختیار امویان قرار داد و از بخشش اموال مسلمانان به امویان هیچ فروگذار نکرد. این مطالب در تاریخ اسلام کاملاً مشهود است تا جایی که نویسنده مسیحی (جرج جرداق) به آن تصریح کرده و می گوید: «عثمان هم کلید بیت المال و هم شمشیر سلطان را در دستان بنی امیه قرار داده بود.
به همین راحتی ابوبکر عمر و عثمان پایه های قدرت بنی امیه را در حکومت اسلامی مستحکم ساختند تا در روزهای واپسین خلافت خود بنی هاشم نتوانند حکومت اسلامی تشکیل دهند و معاویه را به عنوان یک رقیب قدرتمند پرورش دادند. با توجه به این گزارشهای تاریخی که در منابع اهل سنت آمده است، آیا در سرکار آمدن و قدرت گرفتن معاویه توسط ابوبکر و عمر و عثمان»، جای شک و انکاری باقی می ماند؟ اگر آنها در استقرار پایه های حکومت اموی نمی کوشیدند، آیا معاویه می توانست در مقابل امیر مؤمنان ایستادگی کند و مانع استقرار حکومت علوی شود؟ اگر بنی امیه توسط خلفا قدرت نمی گرفتند، آیا معاویه می توانست امام حسن ها را به صلح و ادارد؟ اگر «عمر» با آن قدرتی که داشت معاویه را از ولایت شام عزل می کرد. آیا او می توانست خلافت را به ملک و پادشاهی موروثی تبدیل کند و برای فرزندش یزید از مردم بیعت بگیرد و از فرزند پیامبر حضرت سید الشهدا ، درخواست بیعت نماید؟