عملیات نظامی پنجه عقاب
در ارتباط با چگونگی انجام عملیات آزادسازی گروگانها طرح های زیادی مطرح شده بود. کارتر در خاطرات خویش در این رابطه چنین می گوید: من همواره در این اندیشه بودم که برای آزادی گروگانها چه می شود کرد؛ بدون اینکه احساسات و شرافت ملی خود را لکه دار سازیم. ما خود را برای هر نوع اقدام نظامی لازم آماده میکردیم. عکس های ماهواره ای گرفته شد تا موقعیت هواپیماهای نظامی و مناطق راهبردی ایران به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد. من تمایلی به خون ریزی نداشتم؛ اما اگر کوچک ترین آسیبی به گروگان ها می رسید، این عمل اجتناب ناپذیر بود. ایرانیان با صراحت اطلاع داده بودند که در صورت هرگونه اقدام نظامی افراطیون گروگان ها را خواهند کشت.» (کارتر، ۱۳۹۰، ۵۷ و ۵۸) بدیهی است که مصادیق این طرح ها را فرود چتربازان در اطراف تهران ورود به کشور در داخل کانتینر و ترانزیتهایی که از طریق ترکیه یا پاکستان وارد ایران می شدند استفاده از اتوبوسها تا هواپیماهای بازرگانی ورود متفرقه افراد در قالب توریست با ملیتهای مختلف به تهران، حتی اعزام افراد در قالب دوچرخه سوار و در ادامه، ادغام و انجام عملیات توسط آنها، یا هر طرح دیگری که درصدی احتمال انجام آن میسور به نظر می رسید تشکیل می دادند.
بحران در این زمینه می نویسد: «کمتر گری سیک در کتاب تجربه یک کسی بود که می دانست امکان بالقوه توسل به خشونت در سرتاسر مدت بحران به عنوان یک ، واقعیت مسلم در مغز تصمیم گیرندگان آمریکایی در محاسبات متحدان آمریکا و در تعامل با سیاست های انقلابی ایران، همواره مطرح بود.
بی تردید، از نخستین لحظه گروگانگیری در تهران توسل به اقدام نظامی به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت. در ششم نوامبر، دومین روز بحران، ستاد مشترک ارتش خطوط اصلی سه روش بالقوه اقدام نظامی را به کمیته ویژه هماهنگی در شورای امنیت ملی ارائه داد که عبارت بودند از:
يكم، مأموریت احتمالی نجات برای بیرون کشیدن آمریکایی های زندانی شده از سفارت اشغال شده در مرکز شهر تهران؛
دوم، یک حمله احتمالی تلافی جویانه که اقتصاد ایران را فلج کند؛ سوم، ملاحظاتی درباره چگونگی واکنش ایالات متحده در قبال تجزیه احتمالی ایران در جلسه ششم نوامبر بیشترین توجه به موارد اول و دوم معطوف شد. امکان اجرای مأموریت نجات به تفصیل و جزء به جزء بررسی شد. در هر صورت حتی اجمالی ترین بررسیها از وضعیت ساختمانهای سفارت که در قلب شهر بزرگی با آن جمعیت انبوه واقع شده بود و فاصله بسیار دور تهران از نقاطی که آمریکا در آنجا به تسهیلات نظامی دسترسی داشت، حاکی از آن بود که چنین عملیاتی بسیار پیچیده و مستلزم پذیرش خطرات بسیار سنگین و نپذیرفتنی است. پیشنهاد رئیس ستاد مشترک ارتش این بود که اقدام فوری برای اجرای مأموریت نجات صورت نگیرد زیرا هنوز اطلاعات موثق به دست نیامده و تدوین برنامه عملیاتی پیچیده مستلزم صرف وقت بیشتری است. وزیر دفاع هم که موضوع را با یکی از مقامات عالی رتبه اسرائیلی طراح عملیات انتبه» به اشتراک گذاشته بود با این نظر موافق بود.
کارتر پس از بررسی دقیق به وزارت دفاع دستور داد تهیه مقدمات کار و طراحی برنامه عملیاتی را برای اجرای مأموریت نجات پیگیری کند؛ اما در حال حاضر مبادرت به اجرای آن نخواهد شد. وی قبول داشت که اگر وضعی پیش بیاید که بدانیم گروگانها به دست ایرانی ها کشته خواهند شد، در آن صورت حتی عملیات نجات بسیار پرخطر هم ممکن است اجتناب ناپذیر شود.