مشخصات کتاب فرار ماردوش

تگ ها : خرید کتاب فرار ماردوش. سمیه سلیمانی شیجانی. انتشارات: بین الملل. کتاب فرار ماردوش سمیه سلیمانی شیجانی. کتاب فرار ماردوش بین الملل. سمیه سلیمانی شیجانی.

 کتاب فرار ماردوش, سمیه سلیمانی شیجانی, بین الملل

برشی از کتاب:

تازه اومده بودم بندر پهلوی و نونوایی رو راه انداخته بودم توی اون قحطی و شلوغی هر روز غروب به مرد جوون با یه پسر بچه می اومد دم نونوایی به تفنگ چوبی بزرگ هم داشت تفنگ رو میذاشت روی دوشش خبردار میموند و داد می زده ابلاغیه فرماندهی مرکزی به شاطر مقاومت رو ترک کن و سه عد نان تازه تسلیم جناب سروان صیادی کن چون همسر و دخترانش خونه منتظرن ولی خودش و سرباز در خدمتش باید در مقابل هواپیماهای مهاجم ایستادگی کنند. ترک موقعیت امکان پذیر نیست......

چند روز اول از حرفاش سر در نمی آوردم، فقط سه تا نون بهش می دادم و می رفت. بعضی از مردم اعتراض میکردن که چرا بهش تون میدم ولی بعضی دیگه جوابشون رو میدادن که درسته عقلش رو از دست داده زن و بچه که داره تا اینکه به شب یکی از افسرهای ارتش که برامون آرد جور می کرد و با هم رفیق شده بودیم توی نونوایی بود.

اون شب جناب سروان دیر کرد فکر کردم دیگه نمی آد. داشتم فانوس جلوی مغازه رو خاموش میکردم که از سر خیابون پیداش شد پسرش همراهش نبود. به جوری دور از چشم مردم سه تا نون براش قایم کرده بودم وقتی رسید. جلوی نونوایی خبردار موند تا مثل هر روز ابلاغیه رو بخونه ابلاغیه اش که تموم شد همون افسر ارتش اومد و بغلش کرد. شونه هاش رو بوسید و بهش احترام نظامی گذاشت جناب سروان نگاهی به صورتش کرد و گفت: «تو باید از سواره نظام روس باشی ما دستور مقابله با نیروی هوایی رو...