مشخصات کتاب شیار 143
نام : |
کتاب شیار 143 |
مولف ، نویسنده : |
نرگس آبیار |
انتشارات، نشر : |
سوره مهر |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
268 / رقعی شومیز |
شابک : |
9786001758263 |
قیمت پشت جلد : |
50,000 تومان |
قیمت با تخفیف : |
42,500 تومان |
|
کتاب شیار 143, نرگس آبیار, سوره مهر
برشی از کتاب:
برادرها پیاده شوید... آخر خط
است.... شنی اشکال پیدا کرده.
هر کس به جستی خود را از روی تانک پایین انداخت پایین ریختن
همان و بارش گلوله ها همان معلوم نبود از کجا و چگونه از هر طرف گلوله میبارید
نعمت نیم خیز شد و عباس آسایش را دید که هنوز بر گرده تانک مانده و کنار برجک خپ
کرده گفت:
چرا نمی آیید پایین؟
آسایش سر از میان بازوها بیرون آورد و گفت:
کمرم در تکان تانک شکسته
نعمت خیز برداشت و به روی تانک جست و زیر بازوی آسایش را
گرفت و از تانک به زیر آوردش آسایش در پناه تانک، دیوارهای دودزده پاسگاهی را نشان
داد و گفت:
اگر تا آن طرف پاسگاه بتوانی ،بدوی خودت را میرسانی به مرز
و خلاص میشوی برو برو و خودت را پاگیر من نکن. خودم یک جوری می آیم
نعمت
دیوارهای نیم سوخته پاسگاه را نگاه کرد. دو دستگاه جیپ در آتش میسوختند آفتاب بالا
کشیده بود و تن بر تن زمین میسایید. سرما اما موذی بود و هنوز سوزناک نعمت الله
سینه خیز رفت تا بر دیوارهای پاسگاه در پناه دیوار چشمش به مهدی دهقان افتاد که در
شیار جلوی پاسگاه سنگر گرفته بود دهقان او را که دید گفت:
اول باید شناسایی کنیم از کدام طرف
گلوله میبارد و بعد شلیک کنیم
بعد با دست علامت داد و فریاد زد:
بیا اینجا...
بیا تو شیار ۱۴۳.
نعمت خمیده
گامهای بلند برداشت و خود را درون شیار انداخت به...