مشخصات کتاب زندگی کوتاه است

تگ ها : خرید کتاب زندگی کوتاه است. ابی هیمنز. مریم رفیعی. انتشارات: آموت. کتاب زندگی کوتاه است ابی هیمنز. کتاب زندگی کوتاه است آموت. ابی هیمنز. مریم رفیعی.

کتاب زندگی کوتاه است, ابی هیمنز, مریم رفیعی, آموت

برشی از کتاب:

آدرین با عجله :گفت اشکالی نداره مسئله ی مهمی نیست.» گوشه های لبش لرزیدند

پلک زنان نگاهش کردم زمزمه کردم زندگی من به کمدی رمانتیک کوفتیه تو با تاکسیدو اینجا و ایستادی اون وقت من......

اکنون نیشش باز شده و حسابی خنده اش گرفته بود.

سرم را برایش تکان دادم خنده !نداره چایی نخورده پسرخاله شدی!» همین کافی بود زد زیر خنده

نهایت تلاشم را کردم که عصبانی به نظر برسم، ولی خنده اش مرا هم به خنده واداشت. دست به سینه ایستادم بهتره هر چیزی رو که الان دیدی فراموش کنی

سرش را تکان داد اوه، فکر نکنم امکانش باشه.

«آدرین میکشمت نمی ترسم برم زندان

خنده اش به قهقهه تبدیل شد با چی منو میکشی؟ تفنگ یا اون چیز میز نیزه ؟

آدرین!» آه. «برو بیرون!»

به زور بیرونش کردم و در حالیکه در راهرو دور می شد تا به جشنش برگردد همچنان صدای خنده اش را می شنیدم

احتمالاً یک ماه تمام وقت لازم داشتم تا بتوانم دوباره با او روبه رو شوم.

آدرین حدود پنج دقیقه بهم وقت داد.

در زدند و وقتی از چشمی در نگاه کردم انگشتی روی آن بود.

پرسیدم: «کیه؟» گرچه جوابش را حدس می زدم.

با صدای تیز مسخره ای از پشت در جواب داد: «خدمات اتاق

پشت چشم نازک کردم و زنجیر قفل را بیرون کشیدم.