کتاب تاج نفرین شده


خرید کتاب تاج نفرین شده. کاترین دویل, کاترین وبر. پگاه خدادی. انتشارات: کتاب مجازی.

به روز شده 1403/08/28

امروز 26 آذر 1403

موجودی: در انبار

قیمت با تخفیف : 244,200 تومان

  •  خرید کتاب تاج نفرین شده. کاترین دویل, کاترین وبر. پگاه خدادی.  انتشارات:   کتاب مجازی.

*

کتاب تاج نفرین شده

  • جلد دوم کتاب تاج دوقلو ها


  • مترجم : پگاه خدادی


    ناشر: کتاب مجازی


    سال چاپ: 1403


    تعداد صفحات: 480


    سایز و مدل: رقعی, جلد سخت


    شابک : 9786229385890

    • 330,000 تومان

    • تخفیف شما : 26 درصد

    • با تخفیف : 244,200 تومان

    • لینک خرید : http://www.ghalambook.ir/خرید-کتاب-تاج-نفرین-شده-کاترین-دویل-کاترین-وبر-پگاه-خدادی-کتاب-مجازی



    مشخصات کتاب تاج نفرین شده

    نام :

    کتاب تاج نفرین شده

    جلد دوم کتاب تاج دوقلو ها

    مولف ، نویسنده :

    کاترین دویل, کاترین وبر

    مترجم :

    پگاه خدادی

    انتشارات، نشر :

    کتاب مجازی

    تعداد صفحات / سایز و مدل :

    480 / رقعی, جلد سخت

    شابک :

    9786229385890

    قیمت پشت جلد :

    330,000 تومان

    قیمت با تخفیف :

    244,200 تومان


    تگ ها : خرید کتاب تاج نفرین شده. کاترین دویل, کاترین وبر. پگاه خدادی. انتشارات: کتاب مجازی. کتاب تاج نفرین شده کاترین دویل, کاترین وبر. کتاب تاج نفرین شده کتاب مجازی. پگاه خدادی.


    رز در برج غربی کاخ آنادان ایستاده و به خون گلنا که کف اتاق پخش شده بود نگاه می کرد. ساحره پیش گو مرده بود، ولی صورتهایی از داخل خون به او نگاه می کردند. نه، صورت نبودند، یک نقاشی بود. رز خم شد و نقاشی را برداشت خون را با آستین از آن پاک کرد. نقاشی اجداد ساحره اش، اور تا و اوناگ بود چشمهای سبز زمردی شان درست شبیه چشم های او و رن بود فقط نگاه اوناگ خشمگین و انتقام جو به نظر می رسید. رز نوک انگشتش را روی شیشه نقاشی کشید و شیشه ترک خورد. صدای خودش را شنید که گفت: ما مثل شما نیستیم. من و رن فرق داریم. صدای غرغر کف پوش چوبی از پشت سرش به گوش رسید رز برگشت و در تاریکی خواهرش را دید دیوارهای اطرافش تنگتر میشدند و اتاق کوچکتر می شد. برج غربی مثل تخم مرغ در حال شکستن بود و ابرهای طوفانی بالای سرشان در هم میپیچیدند یک قطره باران روی صورت رن افتاد و به خون تبدیل شد.

    رز با تردید پرسید: «رن، حالت خوبه؟

    رن به سمت او هجوم آورد هلش داد و از بالای برج که در هم میشکست پرتش کرد طرف زمین رز در حال سقوط جیغ کشید و جیغ کشید. جهان در اطرافش میچرخید و محوطه کاخ آنادان به او نزدیک و نزدیک تر میشد. تاریکی ذهنش را پر کرد و از اعماق آن صدایی آشنا به گوش رسید که میگفت: یخ رو بشکن تا نفرین بشکنه....

    ملکه خانم، بیدار شو.

    رز یک دفعه از خواب پرید و توی تخت نشست پیشانی اش محکم به چیزی خورد و صدای آخ به گوش رسید وقتی چشم هایش را باز کرد و در نور صبحگاهی پلک هایش را به هم زد، متوجه شد که با سر به بینی کای ضربه زده است. شن که چکمه هایش را میپوشید به کای که بینی اش را گرفته بود نگاه کرد و با خنده گفت: به همین راحتی دخلت اومد؟ خیر سرت ساحر جنگجویی بهت که گفتم بیدارش نکن رز پیشانی اش را مالید و سعی کرد کابوس هولناکش را فراموش کند با اخم

    از شن و کای پرسید شما دو تا چند وقته بیدارین؟

    کای با صدایی تو دماغی گفت: خیلی وقته از وقتی گرگ لعنتی شروع کرد به جویدن موهام دیگه خوابم نبرد نگاه تندی به السکه انداخت که حالا پشت در خوابیده بود و ادامه داد: «ولی» به نفر که اسمش رو نمیبرم اصرار کرد بذاریم تو بخوابی.»

    رز با عجله از تختخواب بیرون آمد. «چی؟ ساعت چنده؟»

    شن در حالی که سربند چرمی اش را به موهایش میبست گفت: «تازه به ساعت از طلوع آفتاب گذشته تو به استراحت نیاز داشتی چشمکی زد و ادامه داد:

    ما هم میخواستیم حرف هات رو بشنویم. رنگ از صورت رز پرید وای نه.... توی خواب حرف میزدم؟

    کای صدایش را نازک کرد وای شن! چرا به من نگفته بودی پسر عموت این قدر خوش قیافه است؟ ای کاش به جای تو اون رو میبوسیدم.» شن به سرعت خودش را به کای رساند و مشتی به شانه اش زد. باورم نمیشه با تو فامیلم.»

    رز به اصرار گفت چی میگفتم؟ و آرزو کرد ای کاش توی خواب جیغ نکشیده باشد. یا بدتر، درباره علاقه اش به شن حرف نزده باشد. وای، اگر این طور بود از خجالت می مرد.

    شن گفت: «یکی دو بار رن رو صدا زدی، ولی بیشتر درباره غذا حرف می زدی.» خنده آهسته ای کرد و ادامه داد: یه جا انگار داشتی غذاهای مورد علاقه ت رو فهرست بندی می کردی، شکلات، پنیر، مربا، نون، تارت میوه ای ...

    رز که خیالش راحت شده بود گفت: راستش رو بخوای بگی نگی گرسنه مه.


    میشه قبل از حرکت چای بخوریم؟


    کای پشت چشم نازک کرد «بله، چرا نشه؟ در حالی که مردم زیر ماسه های کویر گیر افتاده ن چی بهتر از چای خوردن؟ رز به سمت السکه رفت و دستی به پشت گرگ کشید، بعد در حالی که دنبال پرسش میگشت گفت: یه فنجون چای گرم آدم رو سرحال می آره همه چای دوست دارن مطمئنم حتی تو هم دوست داری کای در جواب گفت: از چای متنفرم مگه اینکه ویسکی هم قاتیش باشه. رز که موهایش را شانه میزد :گفت مطمئنم همین طوره.» بعد فکری به ذهنش خطور کرد و ادامه داد پادشاهی آفتاب چه جوری این همه سال بدون آب و غذا زیر کویر دووم آورده؟

    کای با لحنی عادی گفت: پادشاهی آفتاب میدونه چطوری بقای خودش رو حفظ کنه ما هزاران سال قدمت داریم قدمتمون به اندازه ایاناست. به جادوی باستانی پادشاهی کویر رو ساخته کای به سمت پنجره رفت و جوری بیرون را نگاه کرد که انگار میتوانست ماسه های زرین کویر را از آنجا ببیند. «پادشاهی آفتاب همیشه میدونه کی خودش رو مخفی کنه؛ از طوفان از دشمن ها.... شن که با حواس پرتی با انگشتر یاقوت دور گردنش بازی می کرد زیر لب گفت: «از من.»

    کای اخم هایش را در هم کشید هیجده سال پیش به اتفاقی افتاد. پادشاهی آفتاب مخفی شد، ولی دوباره بیرون نیومد و ما هم نتونستیم کاری بکنیم. از هوا و خورشید محروم موندیم ماسه ها سقفمون شدن و آسمونمون شد زمین.
    کای به فکر فرورفت و رز همان نگاه آرزومندی را در چشمانش دید که هر وقت شین درباره کودکی اش حرف میزد در چشم های او میدید. کای ادامه داد: ولی ماسه هایی که ما رو زیر کویر مدفون کرده ن چیزهایی هم در اختیارمون گذاشته ن توی پادشاهی آفتاب به جایی هست به اسم تالار نعمت، هرچی بخوایم اونجا هست: آب، غذا، اسلحه، حتى ويسكي...» شن گفت: «خورشید چی؟ برای مبارزه کردن به نور خورشید احتیاج ندارین؟» رز هم میخواست همین را بپرسد میدانست که خورشید منبع اصلی انرژی ساحران جنگجو است. کای در جواب گفت توی تالار نعمت نور خورشید هم پیدا میشه. هر بار که وارد تالار میشدم همه جا یه دفعه جوری روشن میشد که نور چشمم رو میزد؛ ولی برام مهم نبود وسط تالار می ایستادم و دستهام رو از دو طرف باز می کردم تا تمام انرژیش رو دریافت کنم کای از پنجره رو برگرداند و به آنها نگاه کرد. البته هیچی خورشید واقعی نمیشه مردم ما حق دارن دو مرتبه درخشش و گرمی خورشید رو احساس کنن شن انگشترش را دوباره زیر لباسش گذاشت به زودی پیداشون میکنیم کای با سر به رز اشاره کرد به محض اینکه ملکه خانم چای شون رو میل کنن درسته؟ رز بلافاصله گفت: چای نمیخوام توی راه صبحونه میخوریم

    نظر بدهید

    توجه: HTML ترجمه نمی شود!
        بد           خوب
    کد امنیتی

    کتب مرتبط


    کتاب بادام

    کتاب بادام

     کتاب بادام, ون پیونگ سون, ملیحه فخاری, نشر کتاب مجازی

    به روز شده 1403/08/22

    110,000 تومان 140,000 تومان

    کتاب یاد او

    کتاب یاد او

    کتاب یاد او، کالین هوور، اسماعیل حسینی، کتاب مجازی

    به روز شده 1403/02/30

    135,000 تومان 180,000 تومان

    کتاب دیزی دارکر

    کتاب دیزی دارکر

    کتاب دیزی دارکر، آلیس فینی، سونیا سینگ، کتاب مجازی

    به روز شده 1403/02/30

    131,250 تومان 175,000 تومان

    کتاب سم هستم, بفرمایید

    کتاب سم هستم, بفرمایید

    کتاب, سم هستم, بفرمایید, داستین تائو, ندا بهرامی نژاد, کتاب مجازی

    116,000 تومان 145,000 تومان

    کتاب دختر مهتاب

    کتاب دختر مهتاب

    بیرون اتاقم خبری از برکه های درخشان و باغ های پرگل نبود و تنها چیزیکه از پنجره میدیدم دیوار قصر بود؛

    232,500 تومان 310,000 تومان

    کتاب دختری که در اعماق دریا افتاد

    کتاب دختری که در اعماق دریا افتاد

    وقتی به عمارت نیلوفر آبی برمی گردیم، گرین و نمگی در اسکله منتظرمانهستند. کرین طوماری به دست شین میده

    به روز شده 1402/12/18

    208,000 تومان 260,000 تومان

    کتاب سه شنبه گذشت

    کتاب سه شنبه گذشت

    کتاب سه شنبه گذشت, نیکی فرنچ, فرزام امین صالحی, کتاب مجازیبرشی از کتاب:اونا براش اسباب بازی نیستن مو

    به روز شده 1403/02/30

    172,500 تومان 230,000 تومان

    کتاب سقوط

    کتاب سقوط

    فصل هفتمجو در حالی که منتظر بود مهماندارهای دیگر به قسمت جلوی هواپیما بیایند خودش را آرام کرد وقتی ب

    116,000 تومان 145,000 تومان

    کتاب سقوط

    کتاب سقوط

    اینجا به دهکده عروسکها میماند به نظر شما این طور نیست؟ البته از مناظر بدیع خالی نیست ولی دوست عزیز م

    به روز شده 1403/09/6

    123,000 تومان 145,000 تومان

    کتاب تاج دوقلوها

    کتاب تاج دوقلوها

    طوفان سریع تر از آن می تاخت که رز به یاد می آورد. اگر به خاطر ابری از گردوغبار نبود که از برخورد سمه

    به روز شده 1403/07/21

    232,500 تومان 310,000 تومان

    کتاب کتاب کوچک لوکا

    کتاب کتاب کوچک لوکا

    توی کل دنیا هیچ کس به اندازه ی ما یک وایکینگ درباره ی خوش حالی که دانمارکی ها بهش میگن لوکا - اطلاعا

    به روز شده 1403/01/06

    169,400 تومان 220,000 تومان

    کتاب قلب جنگجوی خورشید

    کتاب قلب جنگجوی خورشید

    پرده های نازک دور تخت را کشیدم و روی تشک نرم و راحت ولو شدم. از خستگی نا نداشتم با این حال خواب به چ

    به روز شده 1403/02/18

    232,500 تومان 310,000 تومان

    کتاب رهایم کن 2/5

    کتاب رهایم کن 2/5

    فصل ششملازم نبود جولیت این صحنه ها را ببیند. شش سرباز جمعیتی سی نفری از زنان و مردان و کودکان شهروند

    به روز شده 1403/02/30

    60,000 تومان 80,000 تومان

    کتاب کشفم کن 2

    کتاب کشفم کن 2

    راه می افتیم برویم بالا الان هر آن باید کسل سر برسد تا به ما ملحق شود و گروهمان را به خارج از این شه

    به روز شده 1403/02/30

    165,000 تومان 220,000 تومان

    کتاب, کتاب کوچک هوگا

    کتاب, کتاب کوچک هوگا

    دانمارکی ها تو جهان به خوش حالی معروفن هوگا هم اصل و اساس سبک زندگیشونه هوگا رو تقریبا میشه احساس را

    به روز شده 1403/02/30

    150,000 تومان 200,000 تومان

    کتاب ویرانم کن 1/5

    کتاب ویرانم کن 1/5

    چطور یادم رفته؟همان روزی که فرار کرد این دفترچه توی جیبش بود. درست قبل از این که کنت تفنگ را بگذارد

    به روز شده 1403/02/30

    56,250 تومان 75,000 تومان

    کتاب خردم کن 1

    کتاب خردم کن 1

    ساعت ۸/۰۰ صبح است و پیراهنی به رنگ جنگلهای خشکیده و قوطی های حلبی کهنه پوشیده ام.تنگ تر از تمام لباس

    به روز شده 1403/02/30

    116,250 تومان 155,000 تومان

    کتاب سنگ کاغذ قیچی

    کتاب سنگ کاغذ قیچی

    آملیایک بار دیگر صدا را از طبقه پایین کلیسا میشنوم و مطمئن میشوم که خیالاتی نشده ام.دستم را به سمت ک

    به روز شده 1403/02/30

    123,750 تومان 165,000 تومان

    کتاب قتل در خانواده

    کتاب قتل در خانواده

    یک جسد شش کارشناس آیا میتوانید پرونده را قبل از آنها حل کنید؟ کارا ،هانتر جنایی نویس پرفروش بریتانیا

    به روز شده 1403/05/8

    255,000 تومان 340,000 تومان

    برچسب ها: خرید آنلاین کتاب, تاج نفرین شده, جلد دوم کتاب تاج دوقلو ها, کاترین دویل, کاترین وبر, پگاه خدادی, کتاب مجازی